..........................................................................................................................
همچو فرهاد بود کوه کنی پیشه ما
کوه ما سینه ما ناخن ما تیشه ما
شور شیرین ز بس آراست ره جلوهگری
همچو فرهاد تراود ز رگ و ریشه ما
بهر یک جرعهی جام منت ساقی نکشیم
اشک ماباده ما دیده ما شیشه ما
عشق شیری قوی پنجه و میگوید فاش
هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ما
این روزها در هرگوشه ای ترا میبینم، از دیدنت نفس از سر میگیرم، این روزها حس میکنم غریبتر از همیشه ام، چون علفی هرز در میان انبوه گیاهان بیشه ام...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.